خلاصه ای از چینه شناسی مزوزوئیک ایران


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : دو شنبه 22 تير 1394
بازدید : 1304
نویسنده : فسیل شناس

2-6-3 مزوزوییک در ایران

مزوزوییک شامل سه دوره تریاس، ژوراسیک و کرتاسه است که در مجموعه 185 میلیون سال طول کشیده است.

 

2-6-3-1 تریاس در ایران

به طور کلی نهشته های ترایس زیرین در ایران، بیشتر دریای بر قاره ای از نوع سکوی قاره ای است. پایین ترین بخش تریاس، در جاهایی دیده می شود که رسوبگذاری از پرمین به تریاس ادامه داشته است، مانند جلفا (شمال باختری ایران)، آبادی(جنوب مرکزی ایران) و جنوب ارومیه (ادامه زون تاروس در ترکیه)، شمال کندوان و جنوب آمل. در نقاط دیگر شمال و مرکزی ایران، پایین ترین بخش تریاس موجود نیست و سازند الیکا (تریاس زیرین و میان) با همبری ناپیوسته روی سازند نسن و روته قرار می گیرد. رسوب های تریاس بالایی در شمال ایران بسیار کم است،که دلیل آن را نبود رسوبگذاری و یا فرسایش پس از آن نسبت می دهند. در خاور ایران مرکزی، نهشته های تریاس زیرین که از شیل های قرمز رنگ ( ویا باماسه سنگ قرمز رنگ) میان لایه های دولومیتی و آهک های نازک لایه تشکیل شده است (سازند سرخ شیل) به گونه هم شیب روی سازند آهکی جمال (پرمین بالایی) قرار داشته و به طور هم شیب با دولومیت های روشن رنگ سازند شتری پوشیده می شود.

مرز تریاس میانی و بالایی، آغاز رخداد سیمرین پیشین است. این رخداد زمین ساختی، سبب تقسیم دریای ایران به سه حوضه زاگرس (درجنوب و جنوب باختری)، البرز (در شمال) و ایران مرکزی (مرکز ایران) شده است.

در البرز، ایران مرکزی و خاور ایران رسوب های سکوی قاره ای تریاس، شامل آهک و دولومیت و شیل و ماسه سنگ است که عبارتند از سازند الیکا (در البرز)، دولومیت (کرمان و یزد)، آهک و شیل ماسه سنگ (سازند سرخ شیل)، و دولومیت (سازند شتری) نهشته های آواری-مردابی سازند نای بند (خاور ایران).

در زاگرس، رسوب های رخساره های کم ژرفای کربنات و تبخیری (سازند خانه کت) و شیل های قرمز رنگ و قاعده ای سازند (دشتک) تشکیل شده است.

نهشته های تریاس آذربایجان در ناحیه تکاب و شاهین دژ، به طور پراکنده ای دیده می شود که از دیدگاه رخساره ای، رسوب های نهشته شده در نواحی کم ژرفا بوده و در حالت عادی، روی آهک های زمان پرمین (سازند روته) قرار می گیرد (علوی نائینی و حاجیان، 1968). از نظر سنگ شناختی، در یک مقطع کامل از آهک های نازک لایه تا متوسط و دولومیت های ستبر لایه تشکیل شده اند که شباهت زیادی با سازند الیکا در البرز مرکزی دارند، ولی در همه جای آن ناحیه، توالی مزبور کامل نیست.

در منطقه کپه داغ و نخلک، افزون بر توالی رسوبی کربناتی، سنگ های آذرآواری نیز وجود دارد که ستبرای آن به 300 متر می رسد. در اینجا به طور بسیار فشرده، اشاره ای به تریاس در بخش های مختلف ایران می شود.

 

تریاس در البرز

سنگ های تریاس در کوه های البرز، گسترش نسبتاً زیاد داشته و دربرخی نقاط، سترای قابل توجهی را تشکیل داده اند. سنگ شناسی غالب سنگ های این زمان، نهشته های کربناتی کم ژرفا(آهک و دولومیت) است که بنام سازند الیکا با معادل آن نامگذاری شده است.

 

تریاس در ایران مرکزی

نهشته های زمان تریاس در ایران مرکزی، با رخساره های متنوع آن، گستره وسیعی را به ویژه در بخش های خاوری زیر پوشش دارند. این نهشته ها به جز در منطقه انارک در سراسر ایران مرکزی کمابیش یکسان هستند.

به طور کلی می توان گفت پس از رسوبگذاری پرمین میانی، یک دوره فرسایش طولانی بر ایران چیره بوده که حاصل آن نهشت رسوب های آواری و قرمز رنگ در زمان تریاس زیرین (سازند سرخ شیل) بوده است.

تقریباً همه رسوبهای تریاس میانی در ایران مرکزی، دریای بر قاره ای و بیشتر با سنگ شناسی دولومیتی هماره با سنگ های تبخیری به ویژه گچ (سازند شتری) است.

تریاس پسین، با وجود چند هزار متر رسوب آواری، مردابی همراه با نهشته های دریایی کم عمق، مشخص است. از ویژگی های مهم آنها، ستبرای نسبتاً زیاد است که در حوضه های رسوبی دیگر این زمان ایران دیده نشده است.

مهم ترین نهشته های تریاس در ایران مرکزی عبارتند از:

-                    سازندهای سرخ شیل-شتری و نای بند در خاور ایران مرکزی، کرمان و یزد،

-                    گروه نخلک شامل سازندهای المف باقروق و عشین.

تریاس در آباده

یکی از جالب ترین و کامل ترین مقاطع چینه شناسی تریاس که تاکنون در ایران شناخته شده ، منطقه آباده می باشد.

طراز (1974) نهشته های زمان تریاس در منطقه آباده را به سه گروه تقسیم نمود.

-                    گروه تریاس زیرین:شامل 683 متر آهک کرم دار – هیروگلیفی و آهک ائولیتی و مارن است.

-                    گروه تریاس میانی: از دولومیت های خاکستری تیره تا خاکستری و سفید تشکیل شده که دارای لایه بندی خوب و منظم بوده و حدود 780 متر ستبرا دارد و همبری آن با گروه زیرین عادی و تدریجی است.

-                    گروه تریاس بالایی:شامل آهک های ریفی، آهک های ماسه دار، ماسه سنگ های آهکی و شیل است.

 

تریاس در خاور ایران مرکزی (ناحیه طبس)

بخشی از سنگ های خاور ایران را اشتوکلین و دیگران (1965) در کوه های شتری (خاور طبس) و شیرگشت (شمال طبس) شناسایی و به عنوان سازندهای جدیدی به نام سرخ شیل و شتری معرفی کرده اند که مربوط به زمان تریاس پیشین (سرخ شیل) و میانی (شتری) است. نهشته های زمان تریاس پسین با ستبرای حدود 2800 متر که بنام سازند نای بند معروف است.

 

تریاس در کپه داغ

در منطقه کپه داغ، برونزد سنگ های تریاس محدود به ناحیه جاجرم، کوه های شرق دشت گرگان و پنجره فرسایشی آق دربند است. رخساره های سنگ های رسوبی تریاس در آق دربند، کاملاً با رخساره این سنگ ها در دو ناحیه دیگر تفاوت دارد. در ناحیه جارجم و البرز شرقی، رخساره سنگ های تریاس، همانند دیگر رخساره های این دوران در رشته کوه های البرز یعنی رخساره سازند الیکا است.

سازندهای تریاس کپه داغ عبارتند از:

-                    سازند الیکا: مشابه آنچه در البرز دیده می شود.

-                    سازند قره قیطان: شیل، شیل ماسه ای، ماسه سنگ و کنگلومرا

-                    گروه آق دربند:روتنر در سال 1984، سنگ های تریاس دارای سنگواره درناحیه آق دربند را سازند آق دربند نامید. او در نوشته های بعدی خود (1991)، این سازند را به گروه ارتقا داده و چهار سازند در این گروه معرفی نموده است که به ترتیب از پایین به بالا عبارتند از: سازند آهکی سفید کوه، سازند نظر کرده، سازند آتشفشانی سینا و سازند شیلی میانکوهی.

 

 

تریاس در زاگرس

رسوبات تریاس در جنوب ایران را می توان براساس خواص سنگ شناسی به دو گروه تقسیم کرد:

1-                  رسوبات کربناتی و رسوبات تبخیری شامل سازندهای کنگان در زیر و دشتک که بر روی آن قرار دارد.

در سازند کنگان، سه رخساره معین قابل تشخیص است:

-                    رخساره کربنات های تمیز،

-                    رخساره رسی شیلی قاعده ای،

-                    رخساره کربناتی تبخیری.

سازند دشتک تقریباً شامل ردیف شیلی تبخیری تریاس بالایی می شود.

2-                  رسوبات کربناتی فاقد رسوبات تبخیری شامل سازند خانه کت است که ردیف این سازند در برش نمونه 364 متر دولومیت خاکستری رنگ تیره، بسیار ریزدانه، سیلیسی نازک لایه تا متوسط می باشد و در 122 متری بالایی، حالت فروریختگی و برشی شده دارد. در قسمت رأس این سازند، دولومیت های توده ای متبلور و متخلخل قهوه ای دیده می شود.

سنگ های تریاس، به ویژه سنگهای کربناتی در خاور ایران، ایران مرکزی و حتی زاگرس میزبان خوبی برای کانسارهای سرب – روی به شمار می آیند، چنان که در مناطق یاد شده، بسیاری از کانسارهای سرب- روی در درون آنها یافت می شود. از سوی دیگر، اغلب کانسارها و نشانه های معدنی فلوریت و پاره ای از کانسارهای باریت و ایران در درون دولومیت های تریاس جای دارند. افزون بر اینها، در افق دولومیتی تریاس در اغلب نقاط ایران، دولومیت خالص با عیاری بالا از MgO یافت می شود که می توان به عنوان ذخایر نامحدود دولومیت از آنها یاد کرد.

 

2-6-3-2 ژوراسیک در ایران

دوره ژوراسیک شامل سه اشکوب ژوراسیک پایینی (لیاس) ژوراسیک میانی (دوگر) و ژوراسیک بالایی (مالم) است. سنگ های ژوراسیک پایین ایران، پیوند محکمی با نهشته های تریاس بالا دارند. سنگ های ژوراسیک بالا نیز به نوعی با نهشته های کرتاسه آغازی در ارتباط می باشد.

رویداد سیمرین پیشین در اواخر تریاس میانی به وقوع پیوسته است. این رخداد نقش بسیار مهمی در سرگذشت زمین شناسی ایران (از جمله دوره ژوراسیک داشته) و تغییرهای دیرینه جغرافیایی قابل توجهی را به وجود آورده است. در پهنه ایران شمالی- مرکزی، رسوب های تریاس بالا-ژوراسیک پایینی-میانی، رخساره ای آواری دارند و بیشتر از انوع نهشته های شیلی و سنگ ماسه ای هستند که ابتدای آن، از چندین متر تا بیش از سه هزار متر در تغییر است. وجود بقایای گیاهی و لایه های زغالی، نشان دهنده تشکیل قسمتی از این رسوبها در محیط های مردابی یا قاره ای است. وجود میان لایه های متعدد دریایی از نوع ماسه سنگ و سنگ آهک های آمونیت دار، نشانگر تهاجم مکرر و کوتاه مدت دریا و ارتباط موقت محیط های قاره ای با دریای آزاد است. از همین روف به نظر میرسد که این رسوب ها، به طور عمده در شرایط زمین سناختی ناپایدار تشکیل شده اند. آقانباتی (1377)، نهشت های قاره ای-دریایی نورین-باژوسین پیشین را گروه شمشک می نامد و می نویسد گروه یاد شده، کم و بیش در همه جا رخساره سنگی همگن و پایداری دارد، ولی به لحاظ نامگذاری های ناحیه ای، سازندهای دربرگیرنده گروه (شمشک)، در همه جا همنام نیست. در بلندی های البرز، سازندهای غیر رسمی جایان، پرور، طزره، شهمیرزاد و دیتکاش، در ایران مرکزی سازندهای رسمی نای بند، آب حاجی، بادامو، هجدک و سرانجام در کوه های هزار مسجد کپه داغ سازندهای میان کوهی، شیل های قلعه گبری و سازند کشف رود، معرف سازندهای گروه شمشک، هستند. حد پایینی گروه شمشک، تقریباً در همه جا هم زمان است. همبری سنگ های این گروه با سنگ های کهن تر (تریاس میانی – پرکامبرین)، به ندرت همساز و در بیشتر موارد ناهمساز است که با افق های کنگلومرایی، سطوح فرسایش کهن و یا انباشته های تبخیری مشخص می شود.

گفتنی است که در چند مورد، حد پایینی گروه شمشک با سنگ های تریاس میانی، تدریجی گزارش شده است که نواحی ساری، کاشان و تفرش از آن جمله است. حد بالایی گروه شمشک، به تقریب در همه جا با یک رویداد زمین ساختی رقم زده می شود، از همین رو، همچون حد پایینی این مرز ناهمزمان است.

از اشکوب باژوسین به بعد، پس از یک رویداد زمین ساختی (سیمرین میانی)، سنگ های ژوراسیک تغییر رخساره بر قابل توجهی داده اند.

در همه جای ایران شمالی و مرکزی (البرز، کپه داغ، ایران مرکزی)، سنگ های این گروه با رسوبات مارنی- آهکی آمونیت دار آغاز و به تدریج گاهی ناپیوسته به سنگ آهک های ریفی – پلاژیک می سد و سرانجام با شروع پسروی دریای ژوراسیک پایانی – کرتاسه آغازی، نهشته های آواری قرمز رنگ و یا رسوب های تبخیری برجای گذاشته شده است. از سنگ آهک های ژوراسیک بالا به نام های سازند لار (البرز) مزدوران (کپه داغ)، اسفندیار، قلعه دختر، سنگ آ]ک پکتن دار (ایران مرکزی) یاد می شود.

این سنگ  آهک ها به طور عموم، سن آکسفوردین کیمریجین دارند، ولی در برخی نقاط (البرز شمالی، البرز خاوری، سنندج-سیرجان، برخی قسمت های البرز جنوبی)، سن آنها تا تیتونین و حتی برایزین (کرتاسه آغازی) می رسد. رسوب های ژوراسیک بالایی، رسوب های آواری و یا تبخیری هستند که به ویژه در ایران مرکزی و کوه های کپه داغ گسترش دارند. در کوه های البرز، این سنگ ها اثر ناچیزی دارند و تنها در ناحیه دماوند می توان بقایای تبخیری-آتشفشانی (گچ و ملافیر دماوند) آنها را دید. نهشته های تبخیری و آواری یاد شده می توانند آغاز حرکات زمین ساختی موسوم به سیمرین پسین باشند. در گستره وسیعی از کپه داغ، نهشته های تبخیری و آواری یاد شده می تواند آغاز حرکات زمین ساختی موسوم به سیمین پسین باشند. در گستره وسیعی از کپه داغ نهشته های آواری گچ دار سازند شوریچه نمایانگر این رسوبات هستند. در نواحی واقع بین طبس-کرمان، نهشته های آواری-تبخیری ژوراسیک بالایی-کرتاسه زیرین بیشترین برونزد را دارند. لایه های سرخ گره در سازند بیدو، سازندهای قاره ای سرخ و یا سازندهای نمکی و گچی منطقه راور از آن جمله است. گفتنی است که در باختر ایران مرکزی (یزد، اصفهان و ...) و نیز در البرز باختری، رسوب های مارنی – آهکی ژوراسیک میانی بالایی وجود ندارد. در این نواحی، سنگ ماسه ها و شیل های تریاس بالا-ژوراسیک میانی (گروه شمشک)، با نهشته های پیش روند کرتاسه زیرین (بارمین-آپتین) پوشیده شده اند.

سنگ های ژوراسیک زاگرس شرایط رسوبی کاملاً متفاوت از دیگر نواحی ایران دارد. با وجود این، در گستره وسیع زاگرس، سنگ های ژوراسیک در همه جا هم رخساره نیستند.

در زاگرس بلند، سنگ های تریاس بالا-ژوراسیک از نوع رادیولاریتی و سنگ آهک است که ویژگی آنها، نشانگر انباشت در حوضه های ژرف است. در ناحیه تبریز، به این سنگ ها سازند پیچاکون (پیشاکون) گفته شده که مجموعه ای از رسوب های مارنی سیاه رنگ، آهک سیلیسی و تراسپیروپیدار و رادیولاریت با سن تریاس پسین تا ژوراسیک شامل رادیولاریت های کرمانشاه، سنگ آهک بیستون و افیولیت های صحنه-هرسین است ک ههمانند ناحیه نیریز، بیشتر در محیط های ژرف رسوب کرده اند. در هر دو ناحیه (نیریز و کرمانشاه)، سنگ های یاد شده به صروت فلس های رورانده هستند .اگر چه تشکیل این سنگ ها در فرونشست ژرف حاشیه ای شمال خاوری زاگرس (زاگرس بلند امروزی) بسیار محتمل است ولی تشکیل آنها در پهنه سنندج-سیرجان و رانده شدن آن ها بر روی زاگرس بلند نیز امکان پذیر است.

در ناحیه فارس و ناحیه جنوبی فروافتادگی دزفول، رسوب های سیلتی، آهکی و دولومیت های سازند نیریز به سن لیاس است ولی در ناحیه نیریز، این سنگ ها، سنگواره تریاس پسین نیز دارند و با وجود تفاوت رخساره ای در پهنه زاگرس، همانند ایران مرکزی، سنگ های تریاس بالا و لیاس با یکدیگر پیوند دارند.

در نواحی لرستان و شمال فروافتادگی دزفول، سنگ های ژوراسیک پایین، رخساره کم ژرفا و تبخیری دارند که با رسوب های دیگر نواحی زاگرس تفاوت کلی دارند. در اواخر ژوراسیک، یک چرخه خروج از آب با ظهور دگرشیبی در جنوب فارسف لرستان وشمال فروافتادگی دزفول مشخص است ولی با وجود این، در حوالی شیراز رسوبگذاری کربناتی از منشأ دریایی ژرف، بدون انقطاع از اواخر ژوراسیک تا کرتاسه پیشین تداوم یافته است. سنگ های ژوراسیک ایران، ذخایر غنی از زغال سنگ، هیدرو کربن و نشانه هایی از بوکسیت و لاتریت دارند. سنگ های لیاس-دوگر این گروه (شمشک)، به ویژه در البرز جنوبی (طرزه و شاهرود) و ایران مرکزی (طبس، شمال کرمان)، جنوب آذربایجان (جنوب باختر زنجان و شمال شاهین دژ)، لایه های زغالی قابل استخراج دارند. پهنه کپه داغ، تنها ناحیه ای از صفحه ایران است که سنگ های ژوراسیک آن (کشف رود) بدون زغال است. در گردنه امام زاده هاشم، در جنوب خاوری زنجان، شمال باختر شاهین دژ، ناحیه جاجرم، سمنان، تویه دروار دامغان، سنگرود و ... در پایین گروه شمشک، انباشت هایی از نسوزهای آهن دار دیده می شود که در گزارش های مختلف به عنوان بوکسیت-لاتریت و Iron Stock از آن یاد می شود.

نشانه های لاتریتی-بوکسیتی نام برده، حاصل دگرسانی جریان های گدازه ای است ک به طور عموم، حد پایین گروه شمشک را مشخص می کنند. در برخی نقاط (سنگرود، تویه دروار و ...، این انباشت ها اقتصادی و کارپذیرند.

در ناحیه کپه داغ، شیل ها و سنگ ماسه های سازند کشف رود (لیاس-دوگر)، سنگ مادر ذخایر گازی دانسته شده اند. در همین ناحیه (کپه داغ)، چندین مخزن گاز در سنگ آهک های سازند مزدوران و نهشته های آواری شوریچه وجود دارد.

 

2-6-3-3 کرتاسه در ایران

رسوبات کرتاسه در بیشتر نقاط ایران دیده می شوند و تغییرات رخساره ای زیادی نشان می دهند، به طوری که برخی از پژوهشگران، زمان کرتاسه ایران را دوره تغییرات رخساره ای سریع نامیده ان.

کرتاسه در ایران مرکزی و زون سنندج –سیرجان

در آغاز سیستم کرتاسه، تقریباً سراسر منطقه وسیع ایران مرکزی و سنندج –سیرجان خارج از آب بوده است. پیشروی دریای کرتاسه بر روی این خشکی های بزرگ، تدریجی است و در همه جا یکسان نبوده و در زمان های دراز انجام گرفته است ،به طوری که آغاز پیشروی دریا در نطقه گلپایگان و هوت ری وین، منطقه کبوتر آهنگ، اصفهان در پارمین، ناحیه شهر کاشان در آسپین زیرین، منطقه جندق، (کوره گز و چوپانان) در آسپین بالایی، و نخلک در سنومانین و در حوالی جندق، در سانتونین صورت گرفته است.

شرایط دریای پیشرونده، از بارمین یا آسپین، برحسب زمان و مکان، ابتدا رسوبات تخریبی ویژه ای را ته نشین می سازد که نشانه عمق کم و انرژی زیاد حوضه است. دوام این رسوبگذاری تخریبی، در همه جا یکسان نیست، به طور یکه ستبرای این رسوبات از 10-15 متر در منطقه اصفهان و کاشان، تا 400 متر در منطقه زفره، 450 متر در کوه گز (منطقه جندق)، 600 متر در منطقه یزد، 1400 متر در منطقه پشت بادام (سر راه یزد- طبس) متغیر است. سن این رسوبات تخریبی نیز به همان وضع متغیر است. در اصفهان و زفره، بارمین، در گلپایگان هوت ری وین، در کاشان و برخی مناطق ناحیه جندق آسیب پدیدار است. سن این تخریبی ها، در کوره گز (منطقه جندق) احتمالاً تا آلبین نیز بالا می آید.

کرتاسه در البرز

شواهد سنگ شناسی و فسیلی در سنگ های کرتاسه البرز نشان می دهد که رخساره های کرتاسه در البرز شمالی و البرز جنوبی با یکدیگر متفاوت هستند.

 

کرتاسه در البرز جنوبی

رسوبات کرتاسه در دامنه جنوبی البرز مرکزی، گسترش نسبتاً وسیعی دارد. این رسوبات، تغییرات رخساره ای بارزی را در طول زمان و مناطق نزدیک به یکدیگر نشان می دهدو همین امر سبب شده تا رسوبات این سیستم، در دامنه های جنوبی البرز مرکزی و است که نقش عمده ای در سرنوشت کرتاسه این ناحیه داشته است، به طوری که با حرکات این گسل در طول کرتاسه، رسوبات متفاوتی در زمان های برابر در دو طرف آن شکل گرفته است. به طوری که نامبرده اضافه می کند، در نواحی جنوبی این گسل، مانند منطقه کوه های سپاهیه و دربندک در خاور و جنوب خاور تهران، از کرتاسه پایینی  تا ماستریشتین حضور داشته و رسوبات آن از برپازین تا انتهای ماستریشتین حضور داشته و رسوبات آن از برپازین تا انتهای ماستریشتین حضور داشته و رسوبات آن از برپازین تا انتهای ماستریشتین برجای مانده است. به سمت خاور این مناطق، د رمنطقه سید آباد (غرب فیروزکوه) نیز رسوبگذاری از ژوراسیک به کرتاسه ادامه داشته و در اواخر نئوکومین، منطقه کوه های سپاهیه، فاز کوهزایی این منطقه را تحت تأثیر قرار داده و آن را خارج کرده است.

 

کرتاسه در البرز شمالی

بنابر نوشته های شمیرانی (جزوه درسی، 1364)، در این حوضه یا حوضه ها، کوهزایی سیمرین پسین تأثیر اندکی داشته است، به نحوی که نتوانسته زمین ها را از آب خارج سازد، بنابراین شرایط دریایی ژوراسیک بالایی بدون تغییر قابل ملاحظه ای به کرتاسه منتقل شده است. رسوبگذاری این دریاها نیز به طور پیوسته و بدون هرگونه گسستگی رسوبی از واحدهای آهکی عمیق سازند لار و یا در برخی جاها از سازند نسبتاً کم عمق تر به رسوبگذاری تریازین-والانتری نین پیوسته است. فقط در بعضی جاها تغییر بسیار کند و تدریجی رخساره ها، کاهش عمق حوضه را در کرتاسه پیشین نسبت به ژوراسیک پسین نشان می دهد. در آغاز نئوکومین، تقریباً سراسر شمال البرز را حوضه دریای کم عمق فرا می گرفت که در آن، رسوبات ماسه سنگ، سیلتستون، گل سنگ و دولومیت تشکیل می شد، ولی در بعضی جاها مانند منطقه املش-لاهیجان و برخی مناطق ماسوله-بندر انزالی، دریای نئوکومین عمق بیشتری پیدا می کرد، به طوری که در آنجا ،رخساره آهک نریتیک تشکیل می شد. در  طول کرتاسه در البرز شمالی، تغییرات شدید رخساره ای (رخساره های کولابی، و دلتایی، دریایی و...) و پیشروی و پسروی متعدد دریا دیده می شود. وجود سنگ های دولومیتی، کنگلومرای ماسه سنگی، آهکی، شیلی و سنگ های آتشفشانی، دلیلی بر این مدعا است.

 

کرتاسه در کپه داغ

از اواخر ژوراسیک، یک فروافتادگی با روند تقریبی خاوری – باختری در کپه داغ پدید آمد که در تمام طول کرتاسه فعال و حاکم بر رسوبگذاری منطقه بوده است. حرکت نسبی بلوک های مربوط به این فروافتادگی، تغییر رخساره، تغییر ستبرا و نبودهای رسوبی را سبب شده است. رسوبگذاری در شمال منطقه، که در بخش عمیق تر فرو افتادگی واقع بوده، تداوم بیشتری نسبت به جنوب منطقه که در حاشیه واقع بوده و نبودهای رسوبی بیشتری در آن دیده می شود، داشته است.

واحدهای سنگی دوره کرتاسه منطقه کپه داغ به ترتیب از قدیم به جدید شامل سازندهای زیر است:

شوریجه:با ترکیب شیل و رس سنگ قهوه ای مایل به قرمز، ماسه سنگ های قهوه ای مایل به خاکستری، کنگلومرا، سنگ گچ و لایه های جزیی از سنگ های کربناتیف

زرد:شامل مارن های دریایی به رنگ خاکستری مایل به آبی و سبز زیتونی، ماسه سنگ های دریایی خاکستری مایل به زرد تا خاکستری نخودی و لایه های جزیی سنگ آهک ماسه ای،

تیرگان: سنگ های آهکی ائولیتی و آواری و لایه های جزیی آهک های مارنی، مارن و شیل آهکی،

سرچشمه:با ترکیب مارن خاکستری و تناوبی از شیل و لایه های نازک آهک،

سنگانه:با ترکیب شیلی

آقامیر: با ترکیب ماسه سنگی و شیلی

آب دراز:شیل وسنگ آهک چاکی

آب تلخ: ماسه سنگ و شیل

نیزار:آهک ماسه ای

کلات:آهک ماسه ای

 

کرتاسه در خاور ایران مرکزی

در خاور ایران، کرتاسه برخلاف دیگر مناطق ایران، پراکندگی کمتر و رخنمون های به مراتب کمتری دارد. در خاور ایران مرکزی، یعنی بلوک طبس و بلوک لوت (شمال بلوک لوت)، سنگ های کرتاسه بالایی برونزد دارند، ولی ستبرای آنها چندان نمی باشد و در این مناطق، کرتاسه با برجای گذاشتن رسوبات ماسه سنگی و گاه کنگلومرایی شروع می شود که به عمیق تر شدن دریا منجر می گردد، به طوریکه به رسوبگذاری آهک های دولومیت دار می انجامد. در خاور لوت، یعنی خاش-نهبندان در کرتاسه بالایی، با ایجاد کافت و تشکیل حوضه دریایی، رسوبگذاری دریایی شروع شده و تا پالئوژن هم ادامه می یابد.


رسم ستون چینه شناسی و فسیل شناسی.برای دریافت شرایط کاری و قیمت از ساعت 17 به بعد با شماره 09358547794 تماس حاصل فرمایید.

:: برچسب‌ها: خلاصه ای از چینه شناسی مزوزوئیک ایران ,

مطالب مرتبط با این پست :

می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








رسم ستون چینه شناسی و فسیل شناسی.برای دریافت شرایط کاری و قیمت از ساعت 17 به بعد با شماره 09358547794 تماس حاصل فرمایید.

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان رسم ستون فسیل شناسی و چینه شناسی و آدرس stratigraphiccolumn.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com